باران بالت شکسته / پر پرواز تو بسته
من نبینم غم توی چشمات چه غریبونه نشسته
باران خوابه قناری/چه جوری دوم میاری
گلها پژمرده زردن /تو عجب طاقتی داری
باران دردت به جونم/تو را از خودم میدونم
باران دلت تو خونه/ ساعتها تنها میشینه
وقتی شب میرسه از راه خواب پرواز را می بینه
توی این غربت دلگیر یک نگاه آشنا نیست
هر جا میری خزونه / غروب هم دل نگرونه
آفتابش جونی نداره / شبه که اینجا می مونه
نمی دونم مثل بارون / رو کدوم شونه ببارم
روی شاخه ها / توی غربت /باران من فقط تو را دارم.