باز باران بی ترانه…باز باران با تمام بی کسی های شبانه…می خورد بر مرد تنها…میچکد از سقف خانه…باز می آید صدای چک چک غم… باز ماتم من به پشت شیشه ی تنهایی افتاده…نمی دانم…نمیفهمم کجای قطره های بی کسی زیباست؟…نمیفهمم چرا مردم نمیفهمند که آن کودک…که زیر ضربه شلاق باران سخت می لرزد کجای ذلتش زیباست.؟
نه آن روزی که دوباره او را ببینم ، نه امروزی که دارم از غم رفتنش میمیرم… نه به آن روزی که با دیدنش دنیا لرزید ، نه به امروزی که با رفتنش دنیا دور سرم چرخید پر از احساس اما بی حس ، لبریز از بی وفایی، خالی از محبت
نردبان، دلم شکسته است
می شود به خدا بگویی به داد دلم برسد
یا اگر خدا اجازه می دهد تو به جای من یا رب یا رب بگویی
مثه نماز بین راهی، دلم شکسته است
باز هم مثل همیشه یاری باوفاتر از خدا ندیده ام
که صدایش کنم ای با وفا میشود فراموشم نکنی؟
جایی هست که دیگه کم میاری
از اومدن ها , رفتن ها , شکستن ها . .. .
جایی که فقط میخوای یکی باشه ، یکی بمونه نره
واسه همیشه کنارت باشه من الان اونجام
تو کجایی ؟
کاش نمیگذشت آن لحظه که در آغوشت بودم ، کاش نمیگذشت لحظه ای که خیره به چشمانت بودم
دلم میخواهد همیشه در کنارم باشی ، سرت بر روی شانه هایم باشد و همزبان دل گرفته ام باشی
دلم گرفت وقتی که رفتی ، چگونه سر کنم لحظات دور از تو بودن را …
وقتی که عاشق نیستی هیچی واست مهم نیست و به دل سوخته ها میخندی
وقتی که عاشق میشی هچکس واست مهم نیست واسه عشقت تلف میشی
وقتی که دلتو میسوزونه میره تازه میفهمی نصف عمرت بر فناست
از همیشه ی انتظار
که میدانم حوصله به خرج نمیدهی
تا دلتنگی هایم را بشونی
فقط ...
این را میگویم
که تنهایی ام
آنقدر بزرگ شده است
که اگر ببینی شاید نشناسی...!!