از عذاب بی تو بودن،در سکوت خود خرابم
دوری از صورت ماهت،هر نفس میده عذابم
خاطرات با تو بودن شب و روز میاد بخوابم
اینه آخرین کلامم ،بخدا بی تو خرابم

نظرات شما عزیزان:
**ترانه** 
ساعت14:20---3 مهر 1391
بی تو خراب بودمممممممممم خیلی
ولی تو لیاقت سادگی و صداقتم را نداشتی و یقین دارم دو روترین و خائن ترین ادم دنیا تلافی نامردی ات را می دهند تا بدانی من که بودم
برایم تمام شدی من هم اکنون فقط خراب خودم هستم خراب کسی که ساده ترین بنده ی خداست
همیشه فرشته صدایم میزدی و شاید شعر سیاوش مرا به این باور رساند که من فرشته ی تو بودم خودم خبر نداشتم سیاوش :
فرشته اسمون انگار خلاصست تو دو تا بالت
تو میگی اخرش یک شب میان از ماه دنبالت
میان میری نمیمونی تو مال اسمونیایی زمین جای قشنگی نیست برای تو که زیبایی
تو میری اره میدونم نمیگم که بمون پیشم ولی تا لحظه ی رفتن یه عالم عاشقت میشن
از همان روز باید می دانستم که قرار نیست تا اخر کنارم باشی و به بهانه ی اینکه لیاقت مرا نداری بی خبر میری از پیشم
و شاید هم راست میگفتی و این اولین حرف صادقانه ات بود که تو لیاقت مرا نداشتی.....
|