نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





استپ

 

خدایا اینجای زندگی خیلی دلم گرفته

نمیگم بزن عقب چون حوصله تکرار رو ندارم

نمیگم بزن جلو چون حوصله اتفاق های تلخو .دیگه ندارم

اگه میشه استپ بزن که کلا حوصله ندارم

 

 

 


کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:4 | |







حتما بخونید

پسر:ضعیفه دلمون برات تگ شده بوداومدیم زیارتت کنیم

دختر:تو باز گفتی ضعیفه؟؟؟

 

پسر:خب. . .منزل بگم چطوره؟؟

دختر:واااای. . .از دست تو!!

پسر:باشه. . .باشه. . .ویکتوریا خوبه؟

دختر:اه. . .اصلا باهات قهرم!!

پسر:باشه بابا. . .تو عزیز منی خوب شد؟. . .آشتی؟

 

پسر:باشه بابا. . .تو عزیز منی خوب شد؟. . .آشتی؟

دختر:آشتی. . .راستی گفتی دلت چی شده؟؟

پسر:دلم!؟. . .آها از دیشب تا حالا یکم پیچ میده!!

دختر:واقعا که!

پسر:خب چیه؟. . .نمیگم  مریضم اصلا. . .خوبه؟

دختر:لوووووس!!

پسر:ای بابا. . .ضعیفه. . .اگه اینبار قهر کنی نازکش نداری ها!!

دختر:بازم گفت این کلمه رو. . .!!

پسر:خب تقصیر خودته. . .میدونی اونایی رو که دوست دارم اذیت میکنم. . .هی نقطه ضعف میدی دستم.

دختر:من از دست تو چیکار کنم؟؟

پسر:شکر خدا. . .!دلم پیچ میخورد چون تو تب و تاب ملاقات تو بودم . . .لیلی قرن بیست و یکم من

دختر:چه دل قشنگی داری تو . . .چقد به سادگی دلت حسودیم میشه. . .

پسر:صفای وجودت خانوم.

دختر:میدونی. . .دلم تنگه. . .برای اون همه پیاده روی هامون. . .برای سرک

 کشیدن تو مغازه کتاب فروشی و ورق زدن کتابها. . .برای بوی کاغذ . . .برای

 شونه به شونه باهات راه رفتنو دیدن نگاه حسرت بار بقیه. . .آخه هیچ زنی مردی

 مثل من نداره.


پسر:میدونم. . .میدونم. . .منم دلم تنگه. . .برای دیدن آسمون چشمای تو،برای

 بستنیهای شاتوتی که با هم میخوردیم. . .برای خونه ای که توی خیال ساخته

 بودیم و من مردش بودم . . .

دختر:یادته همیشه به من میگفتی خاتون؟؟؟

پسر:آره یادمه. . .آخه تو منو یاد دخترهای ابرو کمون قجری مینداختی!!

دختر:ولی من که بور بودم . . .

پسر:باشه. . .فرقی نمیکنه.

دختر:آخ چه روزهایی بود. . .دلم برای دستای مردونت که تو دستام گره میخورد تنگ

 شده. . .مجنون من.

پسر:. . .

دختر:چت شد؟چرا چیزی نمیگی؟

پسر:. . .

دختر:نگاه کن ببینم. . .!منو نگاه کن.

پسر:. . .

دختر:الهی من بمیرم . . .چرا چشمات نمناک شده. . .الهی من فدات بشم . . .

پسر:خدا ن. . .(هق هق گریه)


دختر:چرا گریه میکنی؟؟؟


پسر:چرا نکنم؟؟. . .ها؟؟


دختر:من دوست ندارم مرد من گریه کنه. . .جلوی این همه آدم. . .بخند دیگه. .

 .بخند. . .زودباش بخند. . .

پسر:وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم. . .کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم؟؟

دختر:اگه گریه کنی منم گریه میکنما. . .


پسر:باشه . . .باشه . . .تسلیم . . .ولی نمیتونم بخندما. . .


دختر:آفرین.حالا بگو کادو ولنتاین برام چی خریدی؟؟

پسر:تو که میدونی. . .من از این لوس بازیا خوشم نمیاد ولی امسال برات کادوی خوبی آوردم.


دختر:چی؟ . . .زودباش بگو . . .آب از لب و لوچه ام آویزون شد. . .


پسر:. . .

دختر:باز دوباره ساکت شدی. . !؟؟؟


پسر:برات کادوووو. . .(هق هق گریه).یک دسته گل گلایل!!


یک شیشه گلاب!


یک بغض طولانی آوردم!!


تک عروس گورستان من!!


پنج شنبه ها دیگه خیابونها بدون تو صفایی نداره!!


اینجا کنار خانه ی ابدییت مینشینم و فاتحه میخونم.


نه. . .اشک و فاتحه. . .


نه. . .اشک و دلتنگی و فاتحه. . .


نه. . .اشک و دلتنگی و فاتحه. . .و مرور خاطرات نه چندان دور. . .


امان. . .خاتون من تو خیلی وقته که. . .


آرام بخواب بانوی کوچ کرده من . . .


دیگه نگران قرصهای نخوردم. . .لباسهای اتو نکشیده ام. . .صورت پف کرده ام از

 بیخوابیم نباش. . .!


نگران خیره شدن مردم به اشکهای من نباش. . .!


بعد از تو دیگر مرد نیستم اگر بخندم. . .!

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 10:52 | |







من مرده ام رفیق..........

من مرده ام رفیق...این روزها اگر از کوچه های سرد زمستان گذر کنی...روی شیار برف من اخرین خطوط به پایان رسیدنم.باور نمیکنی؟از کوچه ها بپرس...دنبال بغض من در کوچه ها بگرد..در کوچه های دی در کوچه های برف...شبگرد سایه وار....من مرده ام رفیق

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:10 | |







بارانی

برای تو ک رفتنی بودی رفتن حق بود

اما برا من حق این نبود که بقیه ی عمرم دنیا را

.....بارانی ببینم.....

[

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:9 | |







خدایا

خدایا من ب هیچ رسیده ام

هر روز باید قید یکی از ارزوهایم را بزنم

بگو به من

ایا دنیا فقط جای خط خوردن ارزوهای من است؟

چه میشد اگر یکی از ارزوهایم جای

...خط خوردن...

به دستان تو جوانه میزد!!

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:8 | |







فریب

 فریب خوردم باز

تو باید میگفتی که

نفس دنیا به نفست بند است

... تو ...

باید به من میگفتی نباشی باید بمیرم.

 

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:7 | |







مترسک

مترسک هم که باشی گاهی طوری تنها میشوی

که حتی

کلاغها از تو فراری اند..

من اینجا مترسک وار در انتظار اغوشی گرم

در پاییزی سرد میمیرم..

 

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:7 | |







دق کرده ام

این گوشه

بی کس ایستاده ام

اتاق تاریک است و

خاطراتت

مدام انگشت به چشمم میکنند

من مدت هاست در

...حجم تنهائیم...

دق کرده ام

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:6 | |







کفاره

چه طولانی میشود این روزها

این نقطه چین های تا به خدا

هرقطره انگار کفاره ی یک گناه است

چه سیلابی به راه انداخته ام

راستی ...تو...

کفاره ی کدام گناهم بودی؟

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:6 | |







برف

برف..

برف سفید

ببار و کوچه باغ ذهن همه را 

پر کن از رد پای دو نفره

همه میترسند از

..رد پای تنهایی ..

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:5 | |







نقاشی

تو نقاشیم

 یه درخت کشیدم

یه خونه

یه خورشید داغ

و تویی که همیشه سهم من بوذی

اما وقتی مداد رنگی هایم را برداشتم که....

جاده نقاشیم ام خط خطی بود!

و رد پای رفتنت تو

همه ی نقاشیمو

                خراب کرده بود.

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:4 | |







س کن

بس کن............

حوصله ام سر رفت........

تا کی تو بشکنی و من

                بند بزنم!!!!

[

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:4 | |







ازادی

دلم آزادی می خواهد

گوش هایم سوت میکشد از صدای

" طبل جنگ"

تاریخ را گم کن

آینه ها را وارونه کن

خسته ام از این همه شورش

بالا ببر پرچم صلح

"دوستیت را"

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:3 | |







شلیک

تیک ....تاک

بشمار

شمارش معکوس عمرم را

قدمهایت فریاد میزنند..

دستهایت را تفنگ کن

بگیر به سمت قلبم

....رفتنت را.....

شلیک کن

این//دوئل//

زندگی من است!

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:3 | |







دست هایم

دستهایم را

حلقه کرده ام به دلی که

لباسهایش در غم تو جایی

برای وصله ندارد..

عجب سگ مرام است این سرما!

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:1 | |



صفحه قبل 1 ... 4 5 6 7 8 ... 46 صفحه بعد