نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





هیچکس

 

.... چند روزيست....

هيچكس اشكي براي ما نريخت هركه باما بود از غمها گريخت

                          چندروزي هست حالم ديدنيست حال من از اين و ان پرسيدنيست

گاه بر روي زمين زل مي زنم گاه بر حافظ تفاءل مي زنم

                          حافظ ديوانه فالم را گرفت يك غزل امد كه حالم را گرفت:

(ما زياران چشم ياري داشتيم خود غلط بود انچه مي پنداشتيم)

 


کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 12:15 | |







بی تو بودن

بی تو بودن را معنا می کنم با تنهایی و آسمان گرفته

آسمان پر باران چشم هایم

بی تو بودن را معنا می کنم با شمع , با سوزش ناگریز شمعی بی پروانه

بی تو بودن را چگونه میتوان تفسیر کرد

وقتی که بی تو بودن خیلی دشوار است ؟

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:45 | |







دلتنگی

 

 جملات عاشقانه, متن های زیبا

 

دلتنگی چه حس بدی است....

تنهایی چه حس بدی است

کاش...

پاره ای ابر میشدم

دلم مهربانی می بارید

کاش نگاهم شرار نور میشد

اشتی میدادش

و

که دوست داشتن چه کلام کاملی است

و

من...

چقدر دلم تنگ دوست داشتن است!

 

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:44 | |







اینجا

این روزها من

خدای سکوت شده ام

خفقان گرفته ام تا

آرامش اهالی دنیا

خط خطی نشود...

اینجا زمین است

اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است

اینجا گم که میشوی

بجای اینکه دنبالت بگردنن

فراموشت میکندد.........

 

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:43 | |







کاش


 جملات عاشقانه, متن های زیبا

 

کاش بودی و میفهمیدی وقت دلتنگی یک آه چه وزنی دارد!

لطفاهی نپرس دلتنگی چه معنی دارد؟!

دلتنگی معنی ندارد... درد دارد...

 

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:38 | |







عذاب

از عذاب بی تو بودن،در سکوت خود خرابم

دوری از صورت ماهت،هر نفس میده عذابم

خاطرات با تو بودن شب و روز میاد بخوابم

اینه آخرین کلامم ،بخدا بی تو خرابم

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:25 | |







دلتنگ

گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی ها

حسرت ها را می شمارم

و باختن ها

وصدای شکستن را

... نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم

وکدام خواهش را نشنیدم

وبه کدام دلتنگی خندیدم

که چنین دلتنگــــــــــــــــم

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:22 | |







گاهی

 

گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!

ببرم بخوابانمش!

لحاف را بکشم رویش!

دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!

حتی برایش لالایی بخوانم،

وسط گریه هایش بگویم:

غصه نخور خودم جان!

درست می شود!درست می شود!

اگر هم نشد به جهنم...

تمام می شود...

بالاخره تمام می شود...!!!

 


کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:18 | |







دل من

 

دل من تنگ واسه لحظه لحظه دیدنت

دل من مرده واسه لحظه بوسیدنت

دل من خسته شده آرزوش رسیدنت

واسه اون خنده هاتو واسه بوی پیرهنت

دل من تا وقتی که تو رو داشت غصه نداشت

هر کجا آرزویی که دلش می خواست می کاشت

جواب چشام تو چظوری می خوای بدی

اشکایی که ریخته شد آخه هیچ وقت ندیدی

گلکم بهم بگو که کجیی ای خدا

انگاری دلت ازم بدجوری شده جدا


 


کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:47 | |







ای عشق

 

بر سرمای درون

همه، لرزش دلم و دستم

           از آن بود

                  که عشق پناهی گردد

       پروازی نه

                                     گریزگاهی گردد

                         آی عشق، آی عشق!چهره آبیت پیدا نیست

              و خنکای مرهمی

                        بر شعله زخمی

     نه شور شعله

                                         بر سرمای درون

                       آی عشق، آی عشق چهره سرخت پیدا نیست

             غبار تیره تسکینی

                          بر حضور وهن

            و رنج رهایی

                                  بر گریز حضور

                                      بر آرامش آبی

                                                         و سبزه برگچه

               بر ارغوان

                               آی عشق آی عشق "رنگ آشنایت پیدا نیست"

 


کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:46 | |







نفس

 

چقدر فرصت خوبیست تا تو را بنویسم

تو را نفس بکشم هر دم از هوا بنویسم

تو در خیال غزلها چه عاشقانه اسیری

و من که مثل همیشه ... تو را کجا بنویسم ؟!

به جرم ِجرم ِنکرده تو را اسیر بگیرم

کمی دروغ بگویم تو را رها بنویسم !

خدا کند که نرنجی به رای قاضی ِشاعر

خدا کند که همیشه من از شما بنویسم

آهای دختر قطبی امان بده غزلت را

به روی ِخط ِتب آلود ِاستوا بنویسم

تو در منی و همیشه دچار حبس ابد ... نه

نخواه از من عاشق تو را جدا بنویسم

 


کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:45 | |







شعری با نام تو

 

شعری به نام تو ، اما بدون تو

از شاعری غریب ، تنها ، بدون تو

خوبی ؟، سلامتی؟، آغوش خاطره ؟

دلتنگ و خسته ام ، زیبا ، بدون تو

این شهر لعنتی ، درکم نمی کند

این مردم ِ بد ِ ، رسوا ، بدون تو

آنجا چه می کنی ، تنها بدون من

اینجا ، چه می کشم ، تنها بدون تو

شکل ِغم ِفروغ ، آغاز فصل سرد

معنی نمی دهد ، سرما ، بدون تو !

 


کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:44 | |







همه

از آن روزی که به تو رو کردم٫
همه به من میخندند...
نمیدانم بر من چه گذشته
شاید هم مردم فرق کرده اند و من همانطور مانده ام ...
آری٫ من مدت هاست که همانطور مانده ام ...همینطورم.
فرقی ندارم ... اما شاید فرق کرده ام...
اما خمه به من میخندند.
....
یکی از همین روز ها .
جلوی آینه رفتم ...
گریان شدم.
آینه هم به من خندید.
آینه ای آوردم و جلوی آینه ای که میخندید گرفتم .
ناگهان شروع به گریستن کرد ...
نمیدانم از اینکه تصویر خودش را میدید میگریست ...
یا از اینکه تصویر مرا در خود می دید

کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:43 | |







شاید

 

شاید آنروز که سهراب نوشت:

"تا شقایق هست زندگی باید کرد ..."

خبری از دل پردرد گل یاس نداشت.

باید اینطور نوشت:

هر گلی هم باشی،چه شقایق!

چه گل پیچک و یاس!

زندگی اجباریست!

زندگی در گرو خاطره هاست!

خاطره در گرو فاصله هاست!

فاصله تلخ ترین خاطره هاست.

 

 


کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:25 | |







به خدا

 

به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد

و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد

دفتر قلب مرا وا كن و نامی بنویس

سند عشق به امضا شدنش می ارزد

گرچه من تجربه‌ای از نرسیدن‌هایم

كوشش رود به دریا شدنش می ارزد

كیستم ؟باز همان آتش سردی كه هنوز

حتم دارد كه به احیا شدنش می ارزد

با دو دست تو فرو ریختنِ دم به دمم

به همان لحظه‌ی بر پا شدنش می ارزد

دل من در سبدی ـ عشق ـ به نیل تو سپرد

نگهش دار، به موسی شدنش می ارزد

سال‌ها گرچه كه در پیله بماند غزلم

صبر این كرم به زیبا شدنش می ارزد

 


کافه سیگار

کافه سیگار روی عکس کلیک کنید

[+] نوشته شده توسط سلطان قلبها در 11:24 | |



صفحه قبل 1 ... 18 19 20 21 22 ... 46 صفحه بعد